آروینآروین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

آروین نامه...

پاییز 1390؛ چهارم مهرماه؛ پا به دنیا گذاشتم و آروین نامه روزهای زندگیمه...

آش رشته

دعوت شدیم به صرف  آش رشته......... البته سهم من از این سفره رنگین یه تکه نان شد............. یه باغچه پر از گل............. و یه آروینِ با احساس............ ...
22 ارديبهشت 1391

ادامه ی تمرین

تمرین نشستن هر روز با پشتکار فراوان از طرف مامانم دنبال میشه........... گاهی ژستِ خانی می گیرم........... گاهی دست به سینه......... گاهی در حال خوردن مثل یه موش............ گاهی اوقات هم....... وای وای این کارها عیبه وای وای........ گاهی هم سخنوری می کنم......... ولی نشستن کار طاقت فرساییه........ ای خدا خسته شدم........... مگه خوابیدن چه ایرادی داره ,  این جوری............ ...
16 ارديبهشت 1391

هدیه

تولد خاله پریساست و همه براش کادو خریدند من هم می خواهم بهش کادو بدم........ ولی من که نمی توونم برم خرید!!!!!!!!!!............ آهان فهمیدم چیکار کنم........ یکی از ماشین هامو براش کادو می کنم......... ؛؛؛؛؛؛؛؛؛ خاله جون تولدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ...
8 ارديبهشت 1391

هفت ماه ..........

هفت ماه گذشته و من هنوز عکسام خوابیده است و دندوون هم ندارم...... ولی دارم برای هر دوتاییش تلاش می کنم........ از روز تولدم هفت ماه میگذره و 20 سانتیمتر بلندتر شده ام و به 70 رسیده ام..... در حال حاضر وزنم هم  6.600 کیلو است ........ ...
4 ارديبهشت 1391
1